به نام خدایی که تو را با تمام زیبایی‌هایت آفرید. سلام. شب زیبایت بخیر.
خودت که میدانی. پرند و پری و پرنیان و جان و جهان منی؛ دیگر چرا زیاده گویی؟
مسواکم را همین حالا زدم. دستور خواب داده بودی، اطاعت نشد. از بخشش‌هایتان سرمست شده‌ایم که اینهمه قول می‌شکنیم. با همین کلمات بود که تو را برای خودم یم. یادش به خیر. ولی مخ زده را که دوباره نمی‌زنند. غیر از این است؟!
برایم چه زنی هستی و خودت نمی‌دانی دخترک. . شکر که نمیدانی چقدر خوبی. یاغی میشدی اگر بدانستی تا.
زن رویاهایم ببخش اگر بعضی وقت‌ها اذیتت می‌کنم؛ مثل حالا که دردسرت می‌دهم با اینهمه نوشتن. یک دل دارم برای همین یک طرفدارم که هرچه بنویسم دوست دارد. .
عوضش هرچه بپزی، دوست دارم؛ قول. ولی هرچه بپوشی دوست ندارم ها.
هرچقدر تو را بخندانم بازهم کم است. نقشه ها می‌کشم هرروز برای خنداندنت. غریبگی نکنی یک‌وقت اینجا. یک بغض تو اینجا دنیا را برایم جهنم می کند به همان چشمهای میگونت قسم و به سبزیشان وقتی از طراوتِ باغِ بهار زیباتر است
چه شب ها که روی دست‌های تو باید خوابم ببرد و چه شب ها که باید سرت روی قلبم باشد و خوابت ببرد. به جای پتو جانم را بکشم رویت تا خودم هم خوابم ببرد.
از روستای خودمان چیزی نداشته‌ام بردارم ولی خدا قبل از به دنیا آمدنم عشق تو را به دلم انداخت است. می‌دانم چگونه احترامت را داشته باشم و ارزشت را بدانم. نگران هیچ چیز نباش. از بدخلقی‌هایم نترسی ها. دیدن تو آسایش جان است. سپر می‌اندازد. صلابتم را برایم بگذاری؛ دوست دارم مغرور باشم. کمی بزرگتر که شدم، کنار تو کامل می‌شوم. جان را غلامت می کنم دخترک جان.

چقدر حس خوبی است درون تو حل شددن و چه امتحان سختی. این چند شب که درخیالم با تو خوابیدم ذوق مرگم کرد ولی خجالتم داد. نه اینکه خجالتی باشم ها آن هم برای تو.
نه من تمام شیطنت‌ها و خوشی‌ها و لذت‌ها را برای با تو بودن کنار گذاشته‌ام. چقدر لذت می‌برم از همین حالا و از همین سن کم دارم استفاده می‌کنم. .
پریسا جان دلم هیچ تیکه‌ی بزرگی برایش نمانده که تحمل کند اینهمه عشق و جنون را.
شیعه‌ جانم دلم لک زده تورا. همه چیزت را می‌خواهم. هیچ جای ممنوعه‌ای برایم نداری. سبک جان من تویی. از بال و پر پروانه سبک‌تر. از برگ گل سبک‌تر، از قطره‌ی شبنم و از همه‌ی زیبایی‌ها نازکتر و لطیف‌تر و سبک‌تر.
  نمیدانم این اشک‌ها چرا حالا آمدند. نمی‌گویند تختمان خیس می‌شود و دوباره سرما می‌خوریم آیا؟
  اگر بدانی چه میلی به تو دارم.
نمی‌دانی. نمی‌دانی. نمی‌دانی.
برای کمی دندان روی جگری می‌گذارم که تو خورده‌ای. پلشت جان جگر آدم کثیف است. دیگر نخوری‌ها.


+از میان نامه هایش این یکی را خیلی دوست دارم، نمی‌دانم چرا. هربار که میخوانمش دل تنگش میشوم حتی همین الان که تقریبا 4 ساعت متوالی صحبت کردیم.! 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

غرب شناسی آشپزتی‌وی دکوراسیون مغازه خريد سيم کارت ساخت اپلیکیشن Steve سایت موزیک آواز آدمیزاد مینوسید برای رفتن